بازرگانی اصولی شجاعی
بخشنامه

اینکوترمز چیست؟ اصطلاحات و قواعد مربوط به آن

۱۴۰۲/۱۰/۱۸
اینکوترمز چیست؟ اصطلاحات و قواعد مربوط به آن

توسعه تجارت بین المللی و تفاوت‌های حقوقی و تجاری بین کشورها موجب شد برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم و اختلاف در تجارت و حمل و نقل بین‌المللی یک زبان تجاری مشترک شکل بگیرد. اینکوترمز ((Incoterms اصطلاحی انگلیسی است و مخفف معنای به International Commercial Terms اصطلاحات بین المللی بازرگانی می باشد.

اینکوترمز چیست؟

اینکوترمز مشروح قواعد و استاندارد های بین‌المللی است که توسط اتاق بازرگانی بین المللی جهت تفسیر اصطلاحات تجاری تدوین و وضع شده است تا جریان تجارت بین‌المللی را تسهیل نماید. این قواعد در صورت نگارش در قرارداد برای فروشنده و خریدار تعهد آور محسوب می‌شوند و صرفا در معاملات مربوط به خرید و فروش کالا و نه خدمات مورد استفاده هستند.

اتاق بازرگانی بین المللی، اینکوترمز را در سال 1936 میلادی تدوین نمود که جهت همگام شدن با تحولات بازرگانی بین المللی به طور منظم با شرایط روز تطبیق داده شده است که همین امر باعث شد در فاصله‌ی سال‌های 1953 ،1967 ،1976 ،1980 ،1990 ،2000 ،2010، 2020 این اصطلاحات به روزرسانی شوند.

ارزش اینکوترمز در مشخص نمودن تعهدات مربوط به خریدار و فروشنده در یک قرارداد تجاری است. لذا اینکوترمز 2000 بر این مبنا طبقه‌ بندی و اینکوترمز 2020 با حفظ تاکید بر تعهدات، انواع روش‌های حمل را در محوریت طبقه بندی قرار داده است.

تعهدات مندرج در اینکوترمز صرفا متوجه خریدار یا فروشنده است و شرکت های ترخیص کار، بیمه، بازرسی، بانک‌ها علی‌رغم استفاده از اینکوترمز در قرادادهایشان مسئولیتی را متوجه خود نمی‌کنند و مسئولیت‌های مربوط به اینکوترمز تنها متوجه خریدار و فروشنده است.

مهم ترین اهداف اینکوترمز

  • رفع نگرانی از اینکه قوانین هریک از کشورهای دو طرف قرارداد مستقل بر قرارداد فی‌مابین حاکم باشد مثال در صورت بروز حادثه برای کالا در موقع ارسال یا تحویل.
  • رفع مشکلات احتمالی ناشی از فقدان توضیحات کافی و تعاریف واحد در مسئولیت ها و وظایف و تعهدات هریک از طرفین.
  • جلوگیری از بروز اختلافات ناشی از تفسیر و تعبیراتی که هریک از کشورهای طرف قرارداد به طور احتمالی ممکن است بوجود بیاورد.

نکته: هرقرارداد در دنیا بین صادرکننده و وارد کننده بسته می‌شود، طرفین نسبت به هم تعهد و مسئولیت دارند و باید ریسک و هزینه قبول کنند.

اینکوترمز چه مسائلی را پوشش می دهد؟

تعهدات

هزینه ها

ریسک

سه قلمرو جغرافیایی در تجارت

تجارت مشمول سه قلمرو جغرافیایی است:

قلمرو اول: در داخل مرزهای کشور خریدار

قلمرو دوم: از مرز خریدار تا مرز فروشنده

قلمرو سوم: از مرز فروشنده تا محل تحویل کالا

هزینه های مربوط به جابجایی کالا در قلمروهای جغرافیایی

هزینه های مشتمل بر تجارت از محل خرید کالا تا محل نهایی تحویل را می‌توان به اقسام زیر طبقه بندی نمود:

  1. هزینه تولید و تدارک کالا که می تواند به تجمیع کالا توسط فروشنده در محل خاص مورد توافق اطلاق شود.
  2. هزینه بسته بندی کالا .
  3. هزینه جابجایی کالا از محل فروش به مرز فروشنده .
  4. در پایانه‌های گمرکی هزینه‌هایی موسوم به THC (Terminal Handling Charges) (هزینه‌های تخلیه و بارگیری( بر خریدار یا فروشنده بسته به نوع قرارداد تحمیل می‌شود که این هزینه‌ها در هر دو مرز با توجه به قوانین کشورها متغیر است.
  5. هزینه‌های ترخیص صادراتی، بیمه، صدور اسناد و تایید اسناد.
  6. بعد از ورود کالا به مرز کشور مقصد علاوه بر هزینه‌های ترخیص، هزینه ‌های دیگری موسوم به هزینه‌ های حمل تا محل تحویل وجود دارند.
  7. هزینه تخلیه کالا در محل خریدار.

قواعد اینکوترمز شامل مجموعه 11تایی از اصطلاحات اختصاری 3 حرفی شامل موارد زیر است که انعکاس دهنده رفتارهای استاندارد بین طرفین قرارداد در یک معامله خریدوفروش است.

EXW

FCA - FOB - FAS

CPT – CIP - CFR - CIF

DAP - DPU – DDP

قواعد اینکوترمز چه کاربردی دارند؟

قواعد اینکوترمز به طور کلی ، این موارد را روشن میکنند:

مسئولیت ها

خریدار و فروشنده هر کدام چه کاری را باید انجام دهند. مثلا چه کسی باید برای حمل و نقل و بیمه کالا اقدام کند یا چه کسی اسناد حمل و نقل و پروانه واردات و صادرات را فراهم میکند.

ریسک

کجا و چگونه فروشنده کالا را تحویل میدهد، به عبارت دیگر، در کجا ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود.

هزینه ها

کدام یک از طرفین مسئول چه هزینه هایی است. برای مثال، هزینه حمل و نقل بسته بندی، بارگیری یا تخلیه و یا هزینه های مربوط به ایمنی

قواعد اینکوترمز چه کاربردی ندارند؟

قواعد اینکوترمز به هیچ وجه جایگزینی برای یک قرارداد خرید و فروش نیستند. این قواعد بیانگر رفتارهای تجاری خاص برای نوعی خاص از کالا نیستند و کاربرد آنها برای هر نوع کالایی است. این قواعد میتوانند به همان ترتیب که برای محموله سنگ آهن به صورت فله استفاده میشوند، برای 5 کانتینر تجهیزات الکترونیکی یا 10پالت گل تازه که به صورت هوایی حمل می شوند نیز استفاده شوند.

قواعد اینکوترمز کاری به موارد زیر ندارند:

حال نوبت این است که به یک سری قواعدی اشاره کنیم که اینکوترمز ، سر و کاری با آنها نخواهد داشت و هیچ ارتباطی نیز با مواردی که در ادامه ذکر می کنیم وجود ندارد :

  • قراردادی برای خرید و فروش وجود دارد یا خیر
  • مشخصات کالای خریداری یا فروخته شده چیست
  • زمان، مکان روش یا واحد پولی پرداخت بها به چه ترتیب است
  • روش های قابل حصول برای فسخ قرارداد خریدوفروش چیست
  • عواقب تأخیر و سایر روشهای تخطی از الزامات قراردادی
  • تأثیر تحریم ها
  • تغییر تعرفه ها
  • ممنوعیت های صادرات و واردات
  • فورس ماژور (قوه قهریه)
  • حقوق مالکیت قانونی
  • روش محل دادرسی یا قانون ناظر بر قرارداد در صورت بروز اختلاف

شاید مهمترین نکته ای که الزام باشد در مورد اینکوترمز روی آن تأکید شود این باشد که قواعد اینکوترمز به مسائل مربوط به انتقال مالکیت کالای فروخته شده به هر نحوی از انحاء سروکار ندارد.

اینها مواردی هستند که طرفین قرارداد الزم است در مورد آن تمهیدات مشخصی در قرارداد اتخاذ کنند. عدم توجه به این موضوع در صورت بروز اختلاف در اجرا یا تخطی از موارد قرارداد میتواند باعث پدید آمدن مشکلاتی شود. در حقیقت قواعد اینکوترمز 2020 به خودی خود قرارداد خرید و فروش نیستند. این قواعد فقط به عنوان بخشی از قرارداد در قرارداد گنجانده می شوند.

چگونه به بهترین نحو از اینکوترمز استفاده شود؟

اگر طرفین قرارداد توافق کنند که اینکوترمز 2020 در قرارداد آنها بکار گرفته شود، بهترین روش انجام آن این است که این قصد را در عباراتی شبیه ساختار جمله بندی زیر در قرارداد مشخص کنند.

{قاعده اینکوترمز } + {بندر محل یا مکان } + {اینکوترمز 2020 }

بنابراین، مثال : CIF Shanghai Incoterms 2020

DAP Address... Incoterms 2020

قواعد یا ترم های اینکوترمز 2۰2۰

  1. قواعد مربوط به همه شیوه های حمل
  2. EXW | Ex Works

    FCA | Free Carrier

    CPT | Carriage Paid To

    CIP | Carriage and Insurance Paid To

    DAP | Delivered at Place

    DPU | Delivered at Place Unloaded

      DDP | Delivered Duty Paid

  3. قواعد مربوط به شیوه حمل دریایی و آبراه ها
  4. FAS | Free Alongside Ship

    FOB | Free On Board

    CFR | Cost and Freight

    CIF | Cost Insurance and Freight

قواعد مربوط به همه شیوه های حمل

دسته اول قواعد ، مربوط به تمام شیوه های حمل و نقل می باشد که با توضیح به بررسی هر کدام از آنها می پردازیم :

EXW | Ex Works

در این روش فروشنده کالا را در محل تولید (کارخانه) یا انبار به خریدار تحویل داده و کلیه هزینه‌های مربوط به مراحل بعدی همچون بارگیری، حمل و نقل، بیمه، گمرک و ریسک مربوط به خرابی کالا بر عهده خریدار می‌باشد.

  • به این روش، تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدا یا تحویل درب کارخانه نیز می گویند.
  • در اسناد تجاری بعد از اصطلاح EXW نام محل دقیق تحویل کالا قرار می گیرد و فروشنده موظف است در این محل کالا را به خریدار تحویل دهد.
  • در این روش حداکثر تعهدات برعهده خریدار بوده و فروشنده حداقل تعهدات را برعهده دارد.
  • طبق قواعد اینکوترمز ،2020 EXW برای تمام شیوه های حمل و نقل قابل استفاده است.
  • انتخاب شرکت حمل و نقل بین‌المللی جهت حمل کالا در اصطلاح EXW بر عهده خریدار یا وارد کننده است. فروشنده در این خصوص مسئولیتی ندارد.

نکته: اگر به جای اصطلاح W-EX عبارت loaded work-EX ذکر شود؛ هزینه، ریسک، مسئولیت بارگیری درکارخانه یا انبار از وارد کننده به صادرکننده انتقال می یابد.

در حالت W-EX یعنی کالا قبل از بارگیری، تحویل خریدار یا وارد کننده می‌گردد اما در حالت Loaded W-EX کالا روی وسیله حمل، یا بارگیری شده به خریدار یا وارد کننده تحویل می‌گردد.

برای اینکه هزینه‌های حمل کاهش یابد، خریدارترجیح می‌دهد از اصطلاح Loaded W-EX استفاده کند.

FCA | Free Carrier

Free Carrier یعنی فروشنده کالا را در یکی از دو حالت زیر به خریدار تحویل میدهد:

اول: وقتی که محل نامبرده شده برای تحویل انبار فروشنده است، کالا وقتی تحویل شده قلمداد میشود که کالا روی وسیله حمل مهیا شده توسط خریدار، بارگیری شده باشد.

دوم: وقتی محل نامبرده شده محلی غیر از انبار فروشنده باشد، کالا وقتی تحویل شده قلمداد میشود که:

درحالیکه روی وسیله حمل تهیه شده توسط فروشنده و به محل نامبرده شده برسد و برای تخلیه از روی وسیله حمل فروشنده آماده باشد و در اختیار متصدی حمل یا هر شخص دیگری که توسط خریدار معین شده است قرار بگیرد.

  • هر کدام که از این دو حالت بعنوان محل تحویل درنظرگرفته شود، آن محل جایی است که ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود و از آن به بعد هزینه ها برعهده خریدار است.
  • این قاعده میتواند برای هر شیوه حمل و همچنین جایی که بیش از یک شیوه حمل بکار گرفته میشود، استفاده شود.
  • محل تحویل نامبرده شده در یک قرارداد فروش تحت FCA میتواند انبار فروشنده یا هر محل دیگری باشد.
  • در FCA فروشنده باید تشریفات صادراتی کالا را انجام دهد با این، وجود فروشنده مسئول انجام یا پرداخت هزینه های تشریفات ترانزیت کالا در کشورهای مسیر و همچنین واردات کالا در کشور مقصد نیست .

تفاوت EX-W و FCA

  • در W-EX تهیه مجوز های صدور کالا و هزینه های احتمالی صدور ، به عهده ی خریدار یا واردکننده است در صورتی که در FCA این مسئولیت به عهده فروشنده است.
  • در FCA محل مقرر یا نقطه ی تعیین شده برای تحویل کالا، در نقطه‌ای در داخل کشور مبدا می‌تواند باشد. از جمله درب کارخانه یا انبار فروشنده.

CPT | Carriage Paid To

CPT یعنی فروشنده کالا را وقتی تحویل داده است و ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود که محموله را در اختیار متصدی حملی قرار دهد که قرارداد حمل و نقل آن توسط خود فروشنده بسته شده است. این کار میتواند با قرار دادن کالا در تملک فیزیکی متصدی حمل به نحوی که برای آن شیوه حمل مناسب است، باشد.

این قاعده میتواند برای تمام شیوه‌های حمل و همچنین جایی که بیش از یک شیوه حمل بکار گرفته میشود استفاده شود. ➢در CPT دو موقعیت مکانی اهمیت ویژه ای دارد. محل یا نقطه مکانی که در آنجا تحویل صورت میگیرد، ریسک منتقل می شود و دیگری محل یا نقطه یا مکانی که به عنوان مقصد کالا تعریف میشود.( محلی که فروشنده متعهد به بستن قرارداد حمل و نقل تا آنجا می باشد(

  • در CPT فروشنده باید کالا را برای صادرات ترخیص کند. با این وجود فروشنده هیچ مسئولیتی در قبال انجام تشریفات یا پرداخت هزینه های ترانزیت کالا از کشورهای مسیر و همین طور انجام تشریفات واردات و پرداخت هزینه های واردات کالا در کشور مقصد ندارد.
  • در این روش حمل باید نقطه دقیق مقصد، در محل مقصد تا جایی که ممکن است دقیق مشخص شود چرا که اینجا همان جایی است که فروشنده می بایست قرارداد حمل و نقل را تا آنجا تنظیم کند و هزینه های آن را بپردازد.
  • اگر فروشنده با توجه به شرایط قرارداد حمل و نقلی که با متصدی حمل بسته است، متحمل هزینه ای در خصوص تخلیه کالا در مقصد نامبرده شده، شود فروشنده نمیتواند این هزینه ها را به صورتی جداگانه از خریدار طلب کند مگر اینکه طور دیگری بین طرفین توافق شده باشد.

CIP | Carriage and Insurance Paid To

  • تمام موارد ذکر شده در خصوص قاعده CPT در اسلایدهای فوق در خصوص قاعده CIP نیز صادق است ضمن اینکه در قاعده CIP هرجا بحث هزینه ها مطرح می گردد شامل بیمه نیز می باشد. در این قاعده هزینه بیمه اجبارا بر عهده فروشنده است.
  • فروشنده میبایست قرارداد پوشش بیمهای مربوط به ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا را که بر عهده خریدار است را از نقطه تحویل کالا حداقل تا نقطه مقصد کالا منعقد نماید. البته این در مواقعی که بر طبق قوانین کشور مقصد، بیمه میبایست از طریق بیمه گران داخلی آن کشور تهیه شود، منجر به بروز مشکلاتی میگردد. در این شرایط طرفین میبایست تحت قاعده CPT قرارداد خرید و فروش خود را تنظیم نمایند.

DAP | Delivered at Place

DAP یعنی فروشنده کالا را وقتی تحویل داده است و ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود که محموله روی وسیله حمل آورنده کالا، آماده برای تخلیه در محل مقصد نامبرده شده یا در نقطه دقیق مکانی توافق شده در محل مقصد) البته اگر چنین نقطهای مورد توافق قرار گرفته باشد (در اختیار خریدار قرار میگیرد.

این قاعده میتواند برای تمام شیوه‌های حمل و همچنین جایی که بیش از یک شیوه حمل بکار گرفته میشود استفاده شود.

فروشنده مسئول تخلیه کالا در مقصد نیست و این مسئولیت بر عهده خریدار است.

در DAP فروشنده باید کالا را برای صادرات ترخیص کند با این وجود هیچ مسئولیتی در قبال انجام و پرداخت هزینه های واردات کاال در کشور مقصد ندارد؛ در نتیجه اگر خریدار نتواند کالا را برای واردات ترخیص کند کالا در بندرگاه یا ترمینال ورودی مقصد متوقف میماند.

سوال: چه کسی مسئول ریسک ورود هرگونه خسارت احتمالی به کالا است در حالی که کالا در ترمینال مقصد متوقف شده است؟

پاسخ: خریدار چون تحویل هنوز انجام نشده است.اگر چنانچه به منظور جلوگیری از بروز چنین سناریویی طرفین توافق کنند که فروشنده مسئول انجام تشریفات واردات و پرداخت تمامی هزینه های حقوق و عوارض گمرکی باشد طرفین میبایست از قاعده DDP استفاده کنند.

DPU | Delivered at Place Unloaded

DPU یعنی فروشنده کالا را وقتی تحویل داده است و ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود که محموله تخلیه شده از روی وسیله حمل، در محل مقصد نامبرده شده یا در نقطه دقیق مکانی توافق شده در محل مقصد)البته اگر چنین نقطه ای مورد توافق قرار گرفته باشد( در اختیار خریدار قرار میگیرد.

این قاعده میتواند برای تمام شیوه‌های حمل و همچنین جایی که بیش از یک شیوه حمل بکار گرفته می شود استفاده شود.

  • فروشنده مسئول تمامی ریسک های مربوط به انتقال به محل مقصد نامبرده شده و یا نقطه دقیق مکانی تعیین شده و تخلیه کالا در آن محل می باشد. بنابراین در این قاعده اینکوترمز محل تحویل و محل مقصد یکی هستند.
  • قاعده DPU تنها قاعده اینکوترمز2020 است که در آن فروشنده مسئول تخلیه کالا در مقصد است.
  • بنابراین فروشنده میبایست اطمینان حاصل کند که قادر به انجام و سازماندهی تخلیه کالا در مقصد میباشد. اگر چنانچه طرفین قصد دارند که ریسک و هزینه تخلیه کالا در مقصد به عهده فروشنده نباشد میبایست به جای استفاده از DPU از قاعده DAP استفاده کنند.

درDPU نیز همانند DAP فروشنده باید کالا را برای صادرات ترخیص کند با این وجود هیچ مسئولیتی در قبال انجام و پرداخت هزینه های واردات کالا در کشور مقصد ندارد؛ در نتیجه اگر خریدار نتواند کالا را برای واردات ترخیص کند کالا در بندرگاه یا ترمینال ورودی مقصد متوقف میماند.

سوال: چه کسی مسئول ریسک ورود هرگونه خسارت احتمالی به کالا است در حالی که کالا در ترمینال مقصد متوقف شده است؟

پاسخ: خریدار چون تحویل هنوز انجام نشده است.اگر چنانچه به منظور جلوگیری از بروز چنین سناریویی طرفین توافق کنند که فروشنده مسئول انجام تشریفات واردات و پرداخت تمامی هزینه های حقوق و عوارض گمرکی باشد طرفین میبایست از قاعده DDP استفاده کنند.

DDP | Delivered Duty Paid

DDP یعنی وقتی که کالا ترخیص شده، روی وسیله نقلیه آوردنده کالا، آماده برای تخلیه، در محل مقصد نامبرده شده یا در نقطه دقیق مکانی توافق شده در محل مقصد) البته اگر چنین نقطه ای مورد توافق قرار گرفته باشد (در اختیار خریدار قرار بگیرد.

این قاعده میتواند برای تمام شیوه‌های حمل و همچنین جایی که بیش از یک شیوه حمل بکار گرفته میشود استفاده شود.

حداکثر مسئولیت DDP : با قرار دادن محل تحویل در مقصد کالا و همچنین مسئول دانستن فروشنده درخصوص پرداخت حقوق و عوارض و مالیات های گمرکی، در میان 11 قاعده اینکوترمز 2020 بیشترین مسئولیت را برعهده فروشنده میگذارد. بنابراین از نگاه یک فروشنده الزام است این قاعده با احتیاط به کار گرفته شود.

در این قاعده نیز هزینه تخلیه بر عهده خریدار است و اگر چنانچه فروشنده بر اساس قرارداد حمل و نقلی که با متصدی حمل بسته است متحمل هزینه هایی بابت تخلیه کالا گردد، نمی تواند این هزینه ها را بصورتی جداگانه از خریدار طلب کند، مگر اینکه توافقی جداگانه در این خصوص صورت گرفته باشد.

  • در DDP فروشنده میبایست هم کالا را برای صادرات از کشور مبدأ ترخیص نماید و هم هزینه های حقوق و عوارض گمرکی واردات در کشور مقصد را بپردازد. بنابراین اگر فروشنده قادر به انجام تشریفات واردات در کشور مقصد نیست و ترجیح میدهد که این بخش از کار برعهده خریدار باقی بماند، میبایست قاعده DAP یا DPU که بر اساس آنها محل تحویل کالا همان مقصد است، اما فرآیند و هزینه های ترخیص برای واردات برعهده خریدار است مورد استفاده قرار دهد.
  • اگردرقرارداد محل ترخیص قطعی کالا یکی از گمرکات داخلی کشور باشد، فروشنده در مرزکالا را به منظور رویه عبورداخلی اظهار می کند و کالا تحت نظارت گمرک مرزی به گمرک داخلی منتقل می‌شود.

قواعد مربوط به شیوه حمل دریایی و آبراه ها

حال به دسته دوم یهنی قواعد مهم حاکم بر شیوه حمل و نقل دریایی و آبراه ها و هر آنچه که باید در این باره بدانید می پردازیم که شامل این پنج مورد می باشد :

FAS | Free Alongside Ship

FAS یعنی فروشنده وقتی که کالا در بندر نام برده شده برای حمل کنار کشتی ای قرار بگیرد) مثلا در اسکله یا روی دوبه) که توسط خریدار تعیین شده است؛ به خریدار تحویل می‌دهد. در این قاعده هزینه بارگیری در کشتی بر عهده خریدار است.

ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا وقتی به خریدار منتقل می شود که کالا در کنار کشتی قرار بگیرد و ریسک از آن لحظه به بعد برعهده خریدار است.

این قاعده فقط برای شیوه حمل دریایی یا آبراه های داخلی و زمانی استفاده میشود که طرفین قصد داشته باشند که تحویل کالا در کنار کشتی صورت بگیرد، بنابراین قاعده FAS برای زمانی که کالا قبل از اینکه کنار کشتی قرار بگیرد به متصدی حمل سپرده میشود مثلا در یک ترمینال کانتینری مناسب نیست. در چنین حالتی طرفین میبایست استفاده از قاعده FCA را در نظر بگیرند.

در FAS فروشنده میبایست اگر الزام باشد، کالا را برای صادرات ترخیص نماید. با این وجود فروشنده هیچ مسئولیتی در خصوص ترخیص کالا برای واردات یا ترانزیت کالا از کشور ثالثی که کالا از آنجا عبور میکند یا پرداخت هرگونه عوارض یا انجام هرگونه تشریفاتی برای واردات کالا ندارد.

FOB | Free On Board

FOB یعنی فروشنده کالا را در بندر نام برده شده برای حمل، روی کشتی ای که توسط خریدار تعیین شده است قرار گرفته، به خریدار تحویل میدهد.

ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا وقتی به خریدار منتقل میشود که کالا روی کشتی قرار بگیرد و ریسک از آن لحظه به بعد برعهده خریدار است.

FOB حتما مبدا صادرات است به عنوان مثال FOB خلیج فارس بنزین یعنی بنزینی که از بنادر خلیج فارس می‌خواهیم صادر کنیم.

  • این قاعده فقط برای شیوه حمل دریایی یا آبراه های داخلی و زمانی استفاده میشود که طرفین قصد داشته باشند که تحویل کالا روی کشتی صورت بگیرد. بنابراین قاعده FOB برای زمانی که کاال قبل از اینکه کنار کشتی قرار بگیرد به متصدی حمل سپرده میشود مثلا در یک ترمینال کانتینری مناسب نیست در چنین حالتی طرفین میبایست استفاده از قاعده FCA را در نظر بگیرند.
  • در FOB فروشنده میبایست اگر الزم باشد، کالا را برای صادرات ترخیص نماید. با این وجود فروشنده هیچ مسئولیتی در خصوص ترخیص کالا برای واردات یا ترانزیت کالا از کشور ثالثی که کالا از آنجا عبور میکند یا پرداخت هرگونه عوارض یا انجام هرگونه تشریفاتی برای واردات کالا ندارد. در قاعده FOB دو عبارت به نام‌های Trimmed to FOB و Stow to FOB وجود دارد که Stow به معنای چیدمان کاالی غیرفله‌ای (کانتینر) و Trimmed به معنای نظم بخشیدن (آرایش دادن) کالا های فله‌ای مانند غلات روی عرشه کشتی است که در هر دو مورد مسئولیت چیدمان بر عهده فروشنده یا صادر کننده است.

اگر در قرارداد فقط اصطلاح FOB ذکر شود یعنی فروشنده می تواند بار را در عرشه کشتی فقط تخلیه کند و وظیفه چیدمان ندارد.

کالای غیرفله‌ ای یعنی کالای قابل شمارش مثل ماشین‌آلات و دستگاه‌ها و کانتینر

کالای فله‌ ای یعنی کالای غیرقابل شمارش مثل غالت و مایعات و نفت و گازوئیل و...

CFR | Cost and Freight

CFR یعنی فروشنده کالا را قرار گرفته روی کشتی به خریدار تحویل میدهد.

ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا وقتی به خریدار منتقل میشود که کالا روی کشتی قرار بگیرد به طوری که حتی اگر کالا در وضعیت صحیح و سالم و در تعداد اظهار شده به مقصد نرسد یا اصلا به مقصد نرسد اینگونه برداشت می شود که فروشنده مسئولیت خود برای تحویل را انجام داده است. درCFR فروشنده هیچ مسئولیتی در برابر خریدار در خصوص تهیه پوشش بیمه ای ندارد، بنابراین به خریدار توصیه میشود که خود برای تهیه پوشش بیمه ای اقدام کند.

  • این قاعده فقط برای شیوه حمل دریایی یا آبراه های داخلی استفاده میشود. در جایی که بیشتر از یک شیوه حمل قرار است مورد استفاده قرار بگیرد که معمولاً وقتی که کالا به متصدی حمل در ترمینال کانتینری تحویل میشود اینگونه است؛ قاعده درست برای استفاده CPT است نه CFR
  • در CFR دو بندر اهمیت ویژه ای دارند: بندری که در آنجا تحویل کالا روی کشتی صورت میگیرد و بندری که به عنوان بندر مقصد مورد توافق قرار گرفته است. وقتی که کالا در بندر حمل روی کشتی قرار میگیرد ریسک از فروشنده به خریدار منتقل میشود. با این وجود، فروشنده میبایست قرارداد حمل و نقل کالا از بندر تحویل تا بندر مقصد را با متصدی حمل ببندد.

چند متصدی حمل: ممکن است که حمل توسط چندین متصدی حمل در بخشهای مختلف مسیر دریایی صورت پذیرد. برای مثال، قسمت اول حمل توسط یک متصدی حمل اپراتور کشتی feeder (کشتی هایی که محموله را از یک بندر به یک ترمینال بندری جابجا میکنند(تا در آنجا محموله توسط کشتی های اقیانوس پیما ادامه مسیر دهد.

سوالی که در اینجا پیش میآید این است که ریسک در کجا از فروشنده به خریدار منتقل میشود ؟

پیش فرض این است که ریسک زمانی منتقل میشود که محموله در اختیار اولین حمل کننده قرار بگیرد که در نتیجه باعث افزایش بازه زمانی که ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا طی آن برعهده خریدار است می شود مگر اینکه در قرارداد محل دیگری درج شده باشد.

  • هزینه های تخلیه بر عهده خریدار است و اگر فروشنده بر اساس قرارداد حمل متحمل هزینه ای درخصوص تخلیه در نقطه مشخص شده در بندر مقصد نام برده شده شود، فروشنده نمی تواند این هزینه ها را به صورت جداگانه از خریدار طلب کند، مگر اینکه در این خصوص توافق دیگری صورت گرفته باشد.
  • در CFR فروشنده میبایست اگر لازم باشد کالا را برای صادرات ترخیص نماید. با این وجود فروشنده هیچ مسئولیتی در خصوص ترخیص کالا برای واردات یا ترانزیت کالا از کشور ثالثی که کالا از آنجا عبور میکند یا پرداخت هرگونه عوارض یا انجام هرگونه تشریفاتی برای واردات کالا ندارد.

در قاعده CFR در طول دوره حمل بین‌المللی کلیه هزینه‌ها از جمله هزینه کرایه حمل و نقل تا مقصد به عهده صادرکننده اما ریسک و مسئولیت طول دوره حمل همچنان به عهده واردکننده می باشد.

دو عبارت Liner Full و out Free در این قاعده وجود دارد.

اگر در اسناد به صورت out Free CFR ذکر گردید تأکیدی بر اجرای تعهد از طرف طرفین در بندرمقصد می‌باشد و از لحاظ معنی و مفهوم هیچ تفاوتی با CFR به تنهایی ندارد. اما اگر به صورت Liner Full CFR در اسناد تجاری درج گردید به این معنا است که هرم (ریسک، هزینه، مسئولیت) در بندر مقصد از عرشه کشتی به اسکله برعهده فروشنده است و فروشنده موظف به تحویل کالا روی اسکله در بندر مقصد می‌باشد.

CIF | Cost Insurance and Freight

  • تمام موارد ذکر شده در مورد قاعده CFR درباره قاعده CIF نیز صدق می‌کند با این تفاوت که در بحث هزینه‌ها بیمه نیز در CIF اضافه می‌شود. در اینجا هزینه بیمه اجبارا برعهده فروشنده است و خریدار نقشی در آن ندارد.
  • فروشنده میبایست قرارداد پوشش بیمه ای مربوط به ریسک از بین رفتن یا ورود خسارت به کالا را از نقطه تحویل کاال حداقل تا نقطه مقصد کالا منعقد نماید. البته این در مواقعی که بر طبق قوانین کشور مقصد بیمه میبایست از طریق بیمه گران داخلی آن کشور تهیه شود، منجر به بروز مشکلاتی میگردد. در چنین شرایطی طرفین میبایست تحت قاعده CFR قرارداد خریدوفروش خود را تنظیم نمایند.
  • خریدار لازم است بداند که در قاعده CIF اینکوترمز 2020 فروشنده ملزم به تهیه پوشش بیمه ای حداقلی نظیر کلاس C یا شرایط مشابه آن می باشد و الزامی برای تهیه بیمه با پوشش جامع تری نظیر کلاس A ندارد. در هر صورت طرفین می توانند توافقی در خصوص پوشش بیمه ای جامع تری داشته باشند.

2

نظر تا کنون برای این مطلب ثبت شده است

سمانه

مطلب جالبی بود مرسی

ملیکا

مطلب جالبی بود مرسی

نظرتان را با ما در اشتراک بگذارید.

ثبت نظر

شرکت بازرگانی اصولی شجاعی را در شبکه ها اجتماعی دنبال کنید

شرکت بازرگانی اصولی شجاعی

گروه بازرگانی و حق العمل کاری اصولی شجاعی با 13 سال تجربه و حوزه حمل و نقل بین المللی، کشتیرانی، حمل و نقل داخلی و ترانزیت، ترخیص کالا و تامین مواد اولیه بالغ بر بیش از 130 کارخانه و واحد تولیدی و پیشرو در ارائه خدمات گمرکی، واردات و صادرات کالا، مشاور تخصصی به واحدهای تولیدی و کارخانجات تازه تاسییس، رفع اختلاف بین صاحب کالا و گمرک و تمامی امور بازرگانی آماده خدمت رسانی به شما مشتریان گرامی در سراسر کشور می باشد.

تماس با ما

دفتر مرکزی

جلفا، منطقه آزاد ارس،‌فاز 2، منطقه c1 شمالی

تلفن

04151355000